در سطوح مدیریتی، برنامهریزی استراتژیک به سبب مشخص کردن اهداف و چشماندازهای سازمان بسیار اهمیت دارد. سازمانها، در راستای تدوین این برنامهها، از مدلهای کلاسیک و مدرن به منظور تدوین برنامههای استراتژیک خود بهرهمند میشوند. با توجه به نقش موثر شرکت توسعه آهن و فولاد گلگهر در زنجیره تولید فولاد ایران، برنامهریزی استراتژیک در این شرکت به منظور تعیین جایگاه فعلی آن و تعیین اهداف و چشماندازهایش انجام و اجرای آن به طور مداوم پیگیری میشود. از آنجایی که کلیه بنگاههای اقتصادی تحت تاثیر اَبَرروندها قرار دارند، این شرکت میکوشد تا با دیدگاهی همهجانبه و شناخت و تحلیل عوامل بیرونی و درونی سازمان، پایداری را حفظ کند و جایگاه خود را در کنار شرکت معدنی و صنعتی گلگهر تا قرارگیری در کنار بزرگترین فولادسازان کشور ارتقا دهد.
از دیدگاه مدیران، دنیای کسبوکار همچون دریایی طوفانی است و بنگاه اقتصادی به مانند کشتی در این دریا حرکت میکند و نقشه استراتژیک تضمینی است که این کشتی را به ساحل امن میرساند. برنامهریزی استراتژیک روشی سازمانیافته و سیستماتیک به منظور دستیابی به اهداف بلندمدت آن بنگاه اقتصادی است و بهکارگیری صحیح آن به رشد و تعالی بنگاه کمک میکند. موفقیت استراتژیک در صورتی محقَق خواهد شد که استراتژیهای درست و صحیح، بهدرستی در سازمان جاری شوند. رویکرد استراتژیک عملکرد بخشهای مختلف واحد صنعتی را همسو میکند و در مسیری درست قرار میدهد و بهرهوری سازمان را افزایش میدهد، به گونهای که سازمان با کمترین هزینه در زمان کمتر به اهدافی بلندتر برسد. قطعا در سایه رویکرد استراتژیک اگر 100 درصد چشمانداز محقق نشود، بخش اعظم آن تحقق مییابد و با این رویکرد، بنگاههای اقتصادی در هر کجا از مسیر میتوانند ارزیابی درستی از تحقق اهداف و برنامههای واحد صنعتی خود داشته باشند.
مدلهایی کاربردی
برنامهریزی استراتژیک در بالاترین سطوح مدیریتی قرار دارد و استفاده از آن، علاوه بر تعیین اهداف و چشماندازها، به تعیین جایگاه یک کسبوکار در بازار نیز موثر است. در واقع، سازمانها برای تدوین برنامه استراتژیک، به تحلیل صحیح و واقعبینانهای از محیط موقعیت خود نیاز دارند تا بتوانند اهداف و چشماندازهای خود را مشخص کنند. بنابراین مدیران باید از مدلهای مختلفی استفاده کنند تا دیدگاه جامع و مناسبی را در راستای تدوین برنامههای راهبردی و تحقق اهداف خود داشته باشند. اینکه چه مدلی برای برنامهریزی استراتژیک در یک سازمان انتخاب و اجرا شود به موارد زیادی از جمله ساختار سازمان، رهبری و فرهنگ بستگی دارد.
شرکت توسعه آهن و فولاد گلگهر، بر اساس اهداف سازمان، محیط سازمان و منابع موجود، به مدلهای کلاسیک (قدیمی) مانند مدل رایت، مدل صنعتی و ماتریس «SWOT» مراجعه میکند. به علاوه، در این شرکت از مدلهای مبتنی بر دیدگاههای جدید نظیر مدل مینتزبرگ استفاده میشود که برای حمایت از خلاقیت و تفکر ساختارشکنانه کاربرد دارد و شرکت توسعه آهن و فولاد گلگهر را در شناسایی فرصتها و اهداف جدید یاری میکند. در مدل رایت، که تحت تاثیر نظام اطلاعاتی است، محیط درون و بیرون سازمان مورد بررسی و ارزیابی قرار میگیرد و سپس، بر اساس شناخت نقاط قوت سازمان و تحلیل فرصتهای محیطی، اهداف و رسالت سازمان شناسایی و استراتژیها در سه سطح مدیریت، فعالیت واحدها و وظایف فردی مشخص میشوند. در مدل استراتژی صنعتی، که الگوی تصمیماتی است که بر اساس آنها هدفهای کلی و جزئی معین میشوند، سیاستها و برنامهها برای رسیدن به این اهداف مشخص میگردند. در واقع، این مدل در جستوجوی استراتژیهایی است که ترکیب مناسبی از فرصتهای محیطی و توانمندیهای داخلی ارائه کنند.
در ماتریس «SWOT»، بر خلاف دو مدل قبلی، کلیه فرصتها و تهدیدهای محیطی و نقاط قوت و ضعف سازمان در قالب ماتریسی در کنار یکدیگر قرار میگیرند که تحلیل آن منجر به تشکیل چهار استراتژی مهم میشود. اگر سازمان در شرایطی است که نقاط ضعف و قوت و تهدیدات محیطی هم بالا هستند، استراتژی باید به سمت کاهش نقاط ضعف باشد و در صورتی که در سازمان نقاط قوت بالا و تهدیدات محیطی نیز بالاست، استراتژی باید به منظور استفاده از نقاط قوت برای برخورد با تهدیدات اتخاذ شود. در شرایطی که نقاط ضعف سازمانی و فرصتهای محیطی، هر دو در سطح بالایی قرار داشته باشند، سازمان استراتژی خود را برای کاهش نقاط ضعف با استفاده از فرصتها تدوین میکند. در آخرین حالت، در صورت بالا بودن نقاط قوت سازمان و فرصتهای محیطی، استراتژی سازمان بر مبنای نقاط قوت با استفاده از فرصتهای محیطی تدوین خواهد شد.
در مدلهای جدید تدوین برنامهریزی استراتژیک به مدل مینتزبرگ اشاره شد که در آن به نقش مدیران در حوزه فعالیت خود و موقعیتهای مختلف توجه شده است. در این مدل، با استفاده از تفکر عمیق، پنج رویکرد متفاوت برای تدوین استراتژی تحت عنوان «5P» استفاده میشود. این رویکردها شامل برنامه (Plan)، شگرد (Ploy)، الگو (Pattern)، جایگاه (Position) و چشمانداز (Perspective) است که با شناخت هر یک از این رویکردها، سازمان میتواند از نقاط قوت و قابلیتهای خود بهرهمند شود. چنانکه مشاهده میشود، در اغلب برنامههای استراتژیک، استفاده از نقاط قوت و فرصتها و برطرف کردن ضعفها و کاهش و مقابله با تهدیدها اصلی مهم تلقی میشود. بنابراین، در پاسخ به این سوال که کدامیک از این مدلهای برنامهریزی استراتژیک کاربردیترند، شاید درستترین پاسخ این باشد که یک استراتژی متوسط با اجرای خوب بهتر از یک استراتژی خوب با اجرای متوسط است. در واقع، در برنامهریزی استراتژیک، مقوله اجرای مدل مهمتر از مدل انتخابشده است.
حرکت در مسیر تعالی
شرکت توسعه آهن و فولاد گلگهر در مسیر ماموریت نقشآفرینی موثر در صنعت فولاد کشور و هدف بهبود رفاه و توسعه پایدار جامعه قرار دارد. در نقشه راه استراتژی این شرکت، وجود آرمانهای مشترک 1405 یعنی تولید 6 میلیون تن آهن اسفنجی، 5 میلیون تن فولاد، 3 میلیون تن ورق و 5/1 میلیون تن محصولات نهایی با ارزش افزوده بالا دیده میشود که همه افراد و مدیران در راستای تحقق آنها میکوشند. شرکت توسعه آهن و فولاد گلگهر، با اعتقاد به اثربخشی تفکر سیستمی در مدیریت سازمان، بر آن است تا با اجرای نظامهای مدیریتی نوین نظیر جایزه تعالی، مدیریت کیفیت، نگهداری و تعمیرات، انرژی، محیط زیست، لجستیک، ذینفعان و مشتریان، به ساختار مدیریت استراتژیک خود عمق و کیفیت ببخشد.
تحلیلهای موجود خبر از اتفاقات مهم جهانی میدهند که بر جامعه و بنگاههای اقتصادی تاثیر شگرفی میگذارند. صنایع هنوز از تاثیرات پاندمی کرونا رها نشدهاند. در نتیجه، این اطمینان وجود دارد که نهتنها شرکت توسعه آهن و فولاد گلگهر بلکه همه بنگاههای اقتصادی ایران و جهان، در آیندهای نه چندان دور، تحت تاثیر اَبَرروندهایی (Mega Trends) نظیر پیری جمعیت، تغییرات اقتصادی، اختلال دیجیتال، بحران آبوهوا، تغییرات جمعیتی و جنبشهای شهری و مدنی قرار خواهند گرفت. شرکت توسعه آهن و فولاد گلگهر میکوشد تا با بررسی دقیق بافت و اکوسیستم سازمان، ذینفعان و محیط کلان کسبوکار، با اتکا به قابلیتها و شایستگیهای درونسازمانی، به گونهای عمل کند که کمترین آسیب و بیشترین میزان پایداری در سازمان را محقَق سازد.
تصور شرکت توسعه آهن و فولاد گلگهر این است که نقش استراتژیک فولاد در اقتصاد و توسعه آینده ایران کمتر از نفت نیست. شرایط سخت تحریم و نیاز روزافزون به افزایش کمّی و کیفی تولید، در همه صنایع، ایجاب میکند که با بروز کردن تکنولوژیها و اتکا به خلاقیت ایرانی، خودکفایی را محقَق سازند. مسیر رشد شرکت توسعه آهن و فولاد گلگهر، بر اساس آنچه در پروژههای در حال ساخت تا به امروز محقَق شده است، حکایت از نقشآفرینی موثر این شرکت در کنار شرکت معدنی و صنعتی گلگهر دارد، به طوری که این شرکت بهزودی بین سه رتبه برتر صنعت فولاد کشور در کنار شرکت فولاد مبارکه و شرکت فولاد خوزستان قرار میگیرد.